چرا به شیعه بودن خود افتخار میکنیم؟!

بسم الله الرحمن الرحيم

آنچه مسلم است تمامی مذاهب و فرقها و احزاب از آيين پاك تشيع در هراس هستند! 

زيرا اگر آيين كاملی هم وجود دارد اين آيين پاك شيعه اثنی عشری است.

حال چرا آنان ميترسند؟!

چون خداوند وعده داده است كه سرانجام حق عالم گير خواهد شد.
 
و شيطان تمام سعی خود را به كار ميگيرد تا اين حق را از مسير خود خارج كند و يا سدی بسازد كه جلوی پيشرفت آن را بگيرد ولی بسی خيال باطل كه « يدالله فوق ايديهم »

دوستان من! به نظر شما زمان پيدايش شيعه كی بوده است؟!

به نظر شما آيا شيعه مسند قرآنی و اسلامی دارد يا نه؟!

شيعه چگونه ميتواند حقانيت آيين پاك خودش را ثابت كند؟!


ما از روی آيات قرآن ثابت ميكنيم كه شيعه آخرين  بهترين  و برگزيده ترين   راه بندگی حضرت حق است و هر كس كه شيعه باشد در نزد خداوند از جايگاه ارزنده برخوردار است و با تقواترين بندگان خدا شيعيان هستند.

نكته مهم!
 
تمامی پيامبران قبل از ابلاغ رسالت از سوی خداوند كريم الرحمن شيعه بودند!

و چون شيعه بودند خداوند به آنان سعادت داد تا امر مهم و خطير رسالت و نبوت را به دوش بكشند!

دليل حرفم چيست؟

1) وَإِنَّ مِن شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ ﴿83 / 37﴾

و بى ‏گمان ابراهيم از پيروان اوست

خداوند در سوره صافات بعد از ماجرای حضرت نوح ميفرمايد حضرت ابراهيم شيعه حضرت نوح بوده است!

و همين تبعيت از پيامبر پيشين او را به مقام نبوت و خليل الهی رساند.

2) وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَآئِي إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ...... ﴿ 38/ 12﴾

و آيين پدرانم ابراهيم و اسحاق و يعقوب را پيروى نموده‏ام

و حضرت محمد(ص) نيز بخاطر پيروی از آيين ابراهيم مقام ولای نبوت را به خود اتخاذ داد كه او نيز شيعه حضرت ابراهيم بود.

و خداوند جدای از اينكه پيامبران خود را از ميان شيعه های پيامبران قبل منصوب به نبوت ميكند بلكه از آنان عهد و پيمان ميگیرد كه به پيامبر و فرستاده بعد از خود نيز ايمان بياورند!

3) وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنكَ وَمِن نُّوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا ﴿7 / 33 ﴾

و [ياد كن] هنگامى را كه از پيامبران پيمان گرفتيم و از(( تو )) و از نوح و ابراهيم و موسى و عيسى پسر مريم و از [همه] آنان پيمانى استوار گرفتيم.

به نظر شما خداوند از پيامبران چه عهد و پيمانی را استوار كرد؟!

خود قرآن پاسخش را ميدهد:

4) وَإِذْ أَخَذَ اللّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّيْنَ لَمَا آتَيْتُكُم مِّن كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءكُمْ رَسُولٌ مُّصَدِّقٌ لِّمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنصُرُنَّهُ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَى ذَلِكُمْ إِصْرِي قَالُواْ أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُواْ وَأَنَاْ مَعَكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ ﴿81 / 3 ﴾

و [ياد كن] هنگامى را كه خداوند از پيامبران پيمان گرفت كه هر گاه به شما كتاب و حكمتى دادم سپس شما را فرستاده‏اى آمد كه آنچه را با شماست تصديق كرد البته به او ايمان بياوريد و حتما ياريش كنيد

آنگاه فرمود آيا اقرار كرديد؟ و در اين باره پيمانم را پذيرفتيد؟

گفتند آرى اقرار كرديم فرمود پس گواه باشيد و من با شما از گواهانم

نكته مهم!

خداوند از حضرت محمد (ص) هم اين عهد و پيمان را گرفته است:
 
( و [ياد كن] هنگامى را كه از پيامبران پيمان گرفتيم و از(( تو )) ... ) خطاب به حضرت محمد( ص) است در حالی كه او به عنوان خاتم النيين است!

پس پيامبر خدا بايد به چه كسی ايمان بياورد و او را ياری كند؟

آيا به نظر شما پيامبر نبايد به اولياء خدا كه بعد از خودش آمده اند و خداوند امر به اطاعت از آنان را به ما داده است ايمان داشته باشد و آنان را در ابلاغ و شناساندن به امت ياری برساند؟

مسلم جز اين نيست چون بعد از رسول خدا ديگر نبوت ختم ميشود  و ادامه ارشاد دين و قرآن به اولياء الله ميرسد.

و اين اولياء الله هستند كه شيعه ی جميع پيامبران هستند و شيعه خاتم پيامبران هستند

و ما نيز در شيعه گی به اين اولياء الله همانگونه ايمان مي آوريم كه رسول خدا ايمان آورد.
 
و همانگونه ياری ميكنيم كه رسول خدا(ص) آنان را در ابلاغ و ارشادگری ياری فرمود.

پس با افتخار تمام ميگويم من شيعه جميع انبياء و اولياء خدا هستم و به اين شيعه گی افتخار ميكنم چون جميع انبياء و اولياء خدا نيز شيعه بودند

و چون خداوند مرا امر به پيروی از چنين كسانی فرموده است:

از كسانى كه پاداشى از شما نمى‏خواهند و خود [نيز] بر راه راست قرار دارند پيروى كنيد (21)

خدا را شكر بخاطر آنکه مرا از نعمت آیین پاک شیعه بهرمند گرداندی

تلنگر بيداری:

بسم الله الرحمن الرحيم


« تلنگر بيداری »



روزگار بدي است !

دشمن دون به مثل لشكر معاويه لعنت الله عليه پست صفتانه با مكر و حيله

وارد دين و عقايد ما ميشود


و يك قدم جلو ميگذارد تا 10 قدم ما را به عقب بكشد!


10 قدم جلو ميگذارد تا هزار قدم ما را به عقب بكشاند!

و تا جايي كه ما را به قعر دره سقوط پرتاب كند!


« جنگ نرم؛ و يا همان فتنه بيانداز و حكومت كن! »


و يا بقول معروف از آب گل آلود ماهي گرفتن!


امروز همه عقايد ما را كه بر گفته از قرآن و عترت پاك است نابخردانه زير

سوال و تكذيب ميبرند!


و چه اسفبار و درد آور!


خداوند در سوره يونس پيرامون اين افراد ميفرمايد:


بَلْ كَذَّبُواْ بِمَا لَمْ يُحِيطُواْ بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ

فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ ﴿39﴾


بلكه چيزى را دروغ شمردند كه به علم آن احاطه نداشتند


و هنوز تاويل آن برايشان نيامده است


كسانى [هم] كه پيش از آنان بودند همين گونه [پيامبرانشان را] تكذيب كردند


پس بنگر كه فرجام ستمگران چگونه بوده است


آري!!


در زماني هستيم كه دشمنان اسلام و قرآن به اسم اسلام و قرآن  تمامي

ارزشهاي معنوي ما را كه برگفته از قرآن و سنت رسول خدا صلي الله عليه

و آله است تكذيب ميكنند و دروغ ميشمارند تا در اين شك و شبهه ها

افكار پوسيده خود را القاء كنند!


* در اين شرايط چه بايد كرد؟!


بايد به رهبريت ولايتي مولايمان علي عليه السلام مراجعه كنيم و ببينم

مولا در اين شرايط لشكر و يارانش را چگونه راهنمايي كرده است.


باشد تا ما تكرار تاريخ نكنيم و حادثه كربلايي ديگر رخ نمايان نكند!

در اين پست از دوستان ميخواهم سري به نهج البلاغه و صحيفه نور

( حضرت امام قدس سره) بزنند  و از فرمايشات گوهربار آنان گوهري

برگيريم باشد تا تلنگر بيداري باشد براي همه ما!


 بنويسد تا آويزه گوش همه ما شود . ====== ان شا الله


بياييم در پيش خود فكر كنيم كه زير پرچم مولاي متقيان حضرت علي عليه

السلام هستيم و اكنون در جو خفقان اجتماعي جهادي در پيش داريم

و مولا علي  ( ع) دارد ما را براي جهاد آماده ميكند و اينگونه نصيحت ميكند:


نامه شماره 14 از نهج البلاغه


ومن وصيّته عليه السلام لعسكره قبل لقاء العدوبصفّين


لاَ تُقَاتِلُوهُمْ حَتَّى يَبْدَأُوكُمْ، فَإِنَّكُمْ بِحَمْدِ اللهِ عَلَى حُجَّةٍ، وَتَرْكُكُمْ إِيَّاهُمْ

حَتَّى يَبْدَأُوكُمْحُجَّةٌ أُخْرَى لَكُمْ عَلَيْهِمْ،


فَإذَا كَانَتِ الْهَزِيمَةُ بِإذْنِ اللهِ فَلاَ تَقْتُلُوا مُدْبِراً، وَلاَ تُصيِبُوا مُعْوِراً وَلاَ تُجْهِزُوا عَلَى

جَرِيحٍلاَ تَهِيجُوا النِّسَاءَ بِأَذىً، وَإِنْ شَتَمْنَ أَعْرَاضَكُمْ، وَسَبَبْنَ أُمَرَاءَكُمْ،

فَإِنَّهُنَّ ضَعِيفَاتُ الْقُوَى وَالاََْنْفُسِ وَالْعُقُولِ،

إِنْ كُنَّا لَنُؤْمَرُ بِالْكَفِّ عَنْهُنَّ وَإِنَّهُنَّ لَمُشْرِكَاتٌ، وَإِنْ كَانَ الرَّجُلُ لَيَتَنَاوَلُ الْمَرْأَةَ

فِي الْجَاهِلِيَّةِ بِالْفِهْرِأَوِ الْهِرَاوَةِفَيُعَيَّرُ بِهَا وَعَقِبُهُ مِنْ بَعْدِهِ


===================================

از سفارشهاى امام (ع) به لشكرش پيش از روبرو شدن بادشمن در«صفين‏»


با آنها نجنگيد تا آنها پيشدستى كنند،

چه اينكه شما بحمد الله(براى حقانيت‏خود)داراى حجت و دليل هستيد.

و واگذاشتن شما تا آنها نبرد را شروع كنند اين‏حجت ديگرى است‏به

سود شما و بر زيان آنان.


آنگاه كه باذن خدا آنان راشكست داديد فراريان را نكشيد،و ناتوانها را ضربت نزنيد!

و مجروحان را به‏قتل نرسانيد!

با اذيت و آزار زنان را به هيجان نياوريد،

گر چه آنها به شما دشنام‏دهند

و متعرض آبروى شما گردند

و به سرانتان بدگوئى كنند

زيرا نيروى تحمل‏آنها كمتر است

و به همين دليل زودتر تحت تاثير واقع مى ‏شوند

و به هيجان مي‏آيند


(در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم)به ما دستور داده شده بود كه

دست از آزار آنها برداريم بااينكه مشرك بودند،


و حتى در زمان جاهليت اگر مردى دست‏به روى زنى بلند مى‏ كرد و

سنگ كوچك يا چوبى به او ميزد همين باعث ننك او و فرزندان او مي‏شد.


===================================

دوستان من! به راستي در اين شرايط چه بايد كرد؟!

به اميد خدا ادامه نصايح و فرمايشات را در كامنت ها از زبان شما ميخوانيم
ادامه نوشته

شعارهای انقلاب اسلامی(3)

بسم الله الرحمن الرحيم
« بخش سوم شعارهای مردم خداجوی ايران اسلامی در سال 1357 »
 * شعار:

دسته اول:

زير بار ستم، نميكنيم زندگی (2)

ميكنيم جان فدا، در ره آزادگی

تا كه بر هم زنيم، رسم و ره بردگی

اين پيام رهبر دين ماست * «امام خمينی» همه باهم با صدای بلند

دسته دوم:   

خون خود بريزيم، تا نكنيم بردگی

در ره اسلام، ميدهيم اين ندا

مرگ با سعادت، بهتر از اين زندگی

اين پيام رهبر دين ماست * «امام خمينی» همه باهم با صدای بلند
* شعار:

دسته اول:


كشور ما كشور اسلامی است * نهضت ما، نهضت قرآنی است

يكدل و يكصدا * می دهيم اين ندا

مرگ بر اين شاه * مرگ بر اين شاه (2)

دسته دوم:   

امام ما خمينی بت شكن * داده ندا به مردم اين وطن

اين رژيم پليد است * پيرو يزيد است

مرگ بر اين شاه * مرگ بر اين شاه (2)

* شعار:

دسته اول:


شاه ايران چو تيغ برای اين ملت كشيد * لعنت حق برای خاندانش خريد

اين ندای حق است * اين شعار من است

مرگ بر اين شاه * مرگ بر اين شاه (2)

دسته دوم:   

كربلا نبوديد، نمونه اش بنگريد * هست خمينی حسين، شاه به مثل يزيد

اين ندای حق است * اين شعار من است

مرگ بر اين شاه * مرگ بر اين شاه (2)
***************************************

از خون اين شهيدان، رنگين شده آسمان

خون بهای آن را ميطلبيم هر زمان

بر اين همه خون خواری مرگت باد * ای جلاد، ای شاه خائن

* شعار:

دسته اول:


آنكه آتش زده، مسجد و قرآن ما (2)

دم به دم ميكشد خلق مسلمان ما

ميكشيم انتقام * ما به امر امام

مرگ بر اين شاه * مرگ بر اين شاه (2)

دسته دوم:   

شاه بی دين ز بس، كشته جوانان ما

 شده رنگين ز خون، صحن و حريم رضا

ايهاالمسليمن * رفته از دست دين

مرگ بر اين شاه * مرگ بر اين شاه (2)
* شعار:

دسته اول:


تا خمينی بود، رهبر اين انقلاب * با مسلسل دهيم، جرم شما را جواب

به پا خيز مسلمان * بگو با دل و جان

مرگ بر اين شاه * مرگ بر اين شاه (2)

دسته دوم:   

زنده گردد ز نو مكتب اسلام ما * گر شود كشته اين دشمن بد نام ما

زمان قيام است * وقت انتقام است

مرگ بر اين شاه * مرگ بر اين شاه (2)

* شعار:

دسته اول:


گفت اين جمله را، خمينی بت شكن

دسته دوم:   

در ره دين بكوشيد، تا جان بود در بدن

* شعار:

دسته اول:


توحيد و قرآن، دينم * آزادگی، آيينم

نهضت من حسينی است * رهبر من خمينی است

ميگويم هر زمان * تا باشد مرا جان  ==== مرگ بر شــاه (4)

دسته دوم:   

رژيم شه مردود است * دست او خون آلود است

ما ميخوهيم جمهوری * حكومت اسلامی

ميگوييم هر لحظه * در زير شكنجه ==== مرگ بر شــاه (4)


در ماه محرم شعارها شور حال حسينی و حماسی بيشتری داشت

كه به اميد خدا در آينده نزديك ارسال خواهم كرد.================ ان شا الله

شعارهای انقلاب اسلامی(1)

شعارهای انقلاب اسلامی
سلام به دوستان عزيز بعد از نوشتن  متن سرودها  به اين فكر افتادم تا شعار های زمان انقلاب را هم بنويسم تا مورد استفاده دوستان قرار بگيرد و نسل جوان ببینند خواست امت اسلامی از ابتدا تا کنون چه بوده است!!

 

و ببینیم مادران و پدران ما و عزیزان ما بخاطر چه اینهمه رنج و ستم را تحمل کردند و خون دادند و استقامت کردند

نکنند حاصل زحمات آنان را آسان به دنیای بی ارزش بفروشیم

از ابتدا شروع ميكنم محرم سال 1342 و كشتار فجيع در قم

دسته های عزاداری ميخواندند:

دسته اول:
قم گشته كربلا * فيضيه قتلگاه * واويلا واويلا

شد موسم ياری مولانا خمينی (2)

دسته دوم:  
فيضيه قتلگاه * گشته اند علما * واويلا واويلا

شد موسم ياری مولانا خمينی (2)

اوج راهپيمايی ها و شعارهای انقلاب اسلامی از شهريور 1357 شروع شد

هر روز در سراسر ايران در حتی در روستاهای دور افتاده ايران صدای ملت بلند شد و همه به پا خواستند و همه يك حرف ميزدند

نمك همه شعار ها مرگ بر شاه بود جمهوری اسلامی

مردم بخاطر كشتار خونين جمعه خونين تهران ( 17 شهريور) عصبانی و خشمگين بودند

ازهاری بخاطر آنكه خشم مردم را فروكش كند اين جنايت را انكار كرد و گفت مردم خودشون توی جوی آبها و خيابانها دوا گلی ريختند و ميگويند خون....!!

ديدند حكومت نظامی انگار امروز و فردا تمام شدنی نيست چون قيام مردم تمام شدنی نيست! به يكباره گفتند در 12 استان ايران به مدت 6 ماه حكومت نظامی بر پا ....!!

مردم هنگام حكومت نظامی هم از پا ننشستند و شعار و تكبير را به پشت بامها بردند

نخست وزير وقت بعد از آن كشتار عظيم توقع داشت به قول خودش حد اقل تا 50 سال آينده صدا از هيچكس بلند نشود وقتی با شعارها و تكبيرهای شبانه در پشت بامها مواجه شد گفته: نوار پشت بلندگو ميگزارند هيچ خبری نيست و همه جا آرمومه ...!!
* شعار:
ازهاری گوساله بازهم بگو نواره *  نوار كه پا نداره، چشمای تو خمياره

* شعار:

بی ولايت علی * جهنم است زندگی
مرگ با شرافت * بهتر از بردگيست

در پاريس تبعيد است * مرجع تقليد است
مرگ بر شاه * مرگ بر شاه
* شعار:

 دسته اول: رهبر ارتش آزادگان است 
 دسته دوم:  آيت الله خمينی
دسته اول: انقلابی تريم مرد جهان است
 دسته دوم:  آيت الله خمينی


همانطور كه ميدانيد در روز چهارم آبان، تولد شاه  خائن تعطيل سرا سری و جشن های آن چنانی بود!!

مردم كه از حادثه 25 مهرماه و به آتش كشيده شدن مسجد كرمان خشمگين و عصبانی بودند  روز قبلش شعار ميدادند:

* شعار:
* فردا چرا تعطيل است؟! تولد يزيد است!

* استقلال آزادی * جمهوری اسلامی

* مسجد كرمان را شاه به آتش كشيد *  كتاب الله را شاه به آتش كشيد
* شعار:

شاه مرتب مبجور میشد به تعويض نخست وزير ...!!

مردم از اينهمه بازی سياسی خسته شدند و گفتند ما خودت را هم نميخواهيم نخست وزيرانت پيش كش:
* شعار:

ما ميگيم شاه نميخواهيم، نخست وزير عوض ميشه

ما ميگيم خر نميخواهيم، پالون خر عوض ميشه

نه شاه ميخواهيم نه شاپور * لعنت به هرچه مزدور

* شعار:

* ای شاه جنايتكار، ما تو را نميخواهيم

ای نوكر استعمار ما تو را نميخواهيم


* حزب فقط حزب الله * رهبر فقط روح الله

* ايران شده لبنان، نشسته ای مسلمان؟!


* جسم جوانان ما، به خاك و خون فتاده
از هر قطره خونشنان، روئيده صد ازاده


* كفر گرفته دين ما، از يزيد زمان، اين شاه خائن
* شعار:

دسته اول:

* مردم با ما بيايند، به جنگ شاه كافر

ما همه ميگوييم: آزادی، استقلال، رهبر خمينی

دسته دوم:  

* تا جان به تن ما باشد، ورد زبان اين باشد

ما همه ميگوييم: با آواز جلی، مرگ بر شاه، مرگ بر شاه

* مادر كه در گفتارش، پشت يزيد را بشكست

نعش جوان خود را، گرفته بر روی دست

ميكند افتخار * ميدهد اين شعار * سلام بر خمينی
* شعار:

دسته اول:

* رهبر دين حق، خمينی بت شكن * بهر ملت ما فرموده اين سخن 

فتح مستضعفين، گشته بر ما قرين * مرگ بر شاه، مرگ بر شاه

دسته دوم:  

* دستور امام امت، قطع يد اجانب * سر به فرمان او، تا آخرين دقايق
 
عزت و افرين، بر شهيدان دين * مرگ بر شاه، مرگ بر شاه

مردم آمدن امام را فرياد ميكنند و به سرو سينه زنان ميگويند:

لحظه به لحظه گوييم * زير شكنجه گوييم * يا مرگ يا خمينی
* شعار:

دسته اول:

* از خاك پاك قبر شهدا آيد اين ندا

آقا بيا آقا بيا، الله اكبر * كنار قبر ما بيا، الله اكبر

دسته دوم:  

* يا رب نگهدار رهبر ما را * رهبر ما را، سرور ما را

ايران همه گلشن شود، الله اكبر * چشم همه روشن شود، الله اكبر

ادامه دارد .....

1 - متن سرود، به لاله ی در خون خفته:

بسم الله الرحمن الرحيم

دوستان عزيز سلام

وقتی به وبلاگ و سايت ها رفتم ديدم هرچه سرودهای انقلاب را دانلود گذاشتند آهنگ آن است.

اكثر انتقادات اين بود كه چرا متن ندارد؟!

به اين فكر افتادم تا متن سرودهای انقلاب را بنويسم و آپ كنم و در اختيار دوستان انقلابی بگذارم

1 - متن سرود، به لاله ی در خون خفته:

به لاله ی در خون خفته  ***   شهيد دست از جان شسته

قسم به فرياد آخر    ***    به اشك لرزان مادر

كه را ما، باشدا، راه تو، ای شهيد (2)
همه بگيد (2) به يك صدا، جاويدان ايران عزيز ما

به لاله ی در خون خفته  ***   شهيد دست از جان شسته

قسم به فرياد آخر    ***    به اشك لرزان مادر


كه تا آخرين نفس، راهت را ادامه خواهيم داد ای شهيد!
قسم به اسم آزادی     ***   به لحظه ای كه جان دادی
به قلب ازهم پاشيده   ***   شهيد در خون غلطيده

كه را ما، باشدا، راه تو، ای شهيد (2)
همه به پیش (2) به يك صدا، جاويدان ايران عزيز ما

قسم به اسم آزادی     ***   به لحظه ای كه جان دادی
به قلب ازهم پاشيده   ***   شهيد در خون غلطيده

كه تا آخرين نفس، راهت را ادامه خواهيم داد ای شهيد!

قسم به عزم همرزمان   ***  ستم كشان با ايمان

به خستگان جان بر كف    ***     دلاوران هم پيمان

كه را ما، باشدا، راه تو، ای شهيد (2)
همه به پيش (2) به يك صدا، جاويدان ايران عزيز ما

۴- متن سرود، آزادی

۴- متن سرود، آزادی:

 برخیزیم،.....  برخیزیم،......  برخیزیم،......

برخیزیم، برای آزادی  ******  بستیزیم، برای آزادی

 

تا گیریم، خونبهای آزادی    ******   بگذاریم سر به پای آزادی

آزادی، ......  آزادی، .... آزادی، ......

************

تا نوای محمد(ص) در گوش ما بود 

  اهرمن خسته از خروش ما بود

************

تا پیام خمینی بگوش ما بود  

  به فنای ستم کار و کوشش ما بود


 ************

آزادی، ......  آزادی، .... آزادی، ......

 زندانی، ..... چشم براه آزادییست

************

پر شود فلک، از ستاره ها  

میخورد بهم، ابر پارها

************

 می وزد نسیم، از کناره ها   

  موج میزند، سر به خانه ها

************

پشت میله ها میکنی نگاه   

   شب خموش، شب سنگ تیره ها

************

زندانی، .....  یاد او ربوده خواب ما

می جنگی، ... تا به حق رسد جواب ما ... (2)

جايگاه حجاب در دين اسلام: (2)

بسم الله الرحمن الرحيم
« بحث حجاب زن و ارزش وجودی او در دين مبين اسلام »

بررسي چند شبهه ديگر از كج فهمان علوم قرآني:

شبهه:
 

3 . حجاب‌، عادتي‌ غير اسلامي‌ است‌؟  گاه‌ گفته‌ مي‌شود، حجاب‌ و پوشش‌ از ساير امت‌ها به‌ مسلمانان‌ رخنه‌ كرده‌است‌.
 
 قاسم‌ امين‌ در كتابش‌ نوشته‌ است‌:

پوشش‌ عادتي‌ است‌ كه‌ از اختلاط‌ و ارتباط‌ با ساير ملت‌ها درميان‌ مسلمين‌رخنه‌ كرده‌ است‌. آنان‌ اين‌ سنت‌ را نيكو شمرده‌ و بر آن‌ لباس‌ دين‌پوشانيده‌اند مانند ساير عادت‌هاي‌ ويرانگر كه‌ به‌ نام‌ دين‌ درميان‌ مسلمانان ‌رسوخ‌ كرده‌ و دين‌ از آن‌ بيزار است‌.

 
دكتر محمد سعيد عشماوي‌ نيز مي‌گويد:

نمونه‌ بارز اختلاط‌ انديشه‌ ديني‌ با فرهنگ‌ عمومي‌ مسأله‌ حجاب‌ است‌.
 
دراين‌ مسأله‌ توصيه‌هاي‌ ديني‌ با واقعيت‌هاي‌ اجتماعي‌ گره‌خورده‌ است‌.
 
ازاين‌رو، در اين‌ زمينه‌ آرايي‌ متناقض‌ عرضه‌ شده‌ است‌. برخي‌ آن‌ را واجب‌ديني‌ مي‌انگارند و گروهي‌ ديگر آن‌ را شعار سياسي‌ قلمداد مي‌كنند.

ويل‌ دورانت‌ معتقد است‌ حجاب‌ از ايرانيان‌ به‌ مسلمانان‌ رسيد

ارتباط‌ عرب‌ با ايران‌ از موجبات‌ رواج‌ حجاب‌ در قلمرو اسلام‌ بود....

نهرو نيز در نگاهي‌ به‌ تاريخ‌ جهان‌ همين‌ رأي‌ را تأييد كرده‌ و ابراز تأسف‌ مي‌كند كه‌ اين‌ عادت‌ به‌ هند نيز سرايت‌ كرده‌ است‌.

متأسفانه‌ اين‌ رسم‌ ناپسند كم‌ كم‌ يكي‌ از خصوصيات‌ جامعه‌ اسلامي‌ شد و هند نيز وقتي‌ مسلمانان‌ بدين‌جا آمدند، آن‌ را آموخت‌.
پاسخ به شبهه:
 
در پاسخ‌ اين‌ پرسش‌ بايد گفته‌ شود كه‌ به‌ اتفاق‌ همه‌ مورخان‌ ارتباط ‌ايرانيان‌ با عرب‌ها در سال‌هاي‌ پس‌ از رحلت‌ پيامبر اتفاق‌ افتاد يعني‌ پس‌ ازفتح‌ ايران‌ در زمان‌ خليفه‌ دوم‌ به‌ سال‌ شانزدهم‌ هجري‌.
 
ولي‌ آيات‌ حجاب‌ كه‌در قرآن‌ نازل‌ شده‌ و احاديثي‌ كه‌ از رسول‌ خدا در اين‌ زمينه‌ نقل‌ شده‌ همه‌مقدم‌ بر آن‌ است‌، زيرا آيات‌ حجاب‌ در سال‌ پنجم‌ هجري‌ نازل‌ شد.
 
به‌ اين‌آيات‌ و احاديث‌ در صفحات‌ قبل‌ اشاره‌ شد رجوع شود.

همچنين‌ سختگيري‌هاي‌ خليفه‌ دوم‌ در امر حجاب‌ زنان‌، نشان‌ از آن‌ داردكه‌ اين‌ امر برگرفته‌ از ديگران‌ نبوده‌است‌.

به‌ نظر مي‌رسد از وجود حجاب‌ در ميان‌ ديگر امت‌ها و رعايت‌ آن‌به‌گونه‌اي‌ نزديك‌ به‌ آنچه‌ اسلام‌ آورده‌، مي‌توان‌ نتيجه‌ گرفت‌ كه‌ اين‌ سنّت‌ديني‌ ريشه‌اي‌ در فطرت‌ و ساختار وجودي‌ انسان‌ دارد.
 
چنان‌كه‌ در بحث‌هاي‌آينده‌ بيش‌تر بدان‌ مي‌پردازيم‌. بدين‌ معنا كه‌ جوامع‌ انساني‌ بيش‌ و كم‌ و با اختلاف‌ سلايقي‌، پوشش‌ را رعايت‌ مي‌كردند.

 شبهه:


4 . حجاب‌، شعار سياسي‌ است‌؟

تعبير برخي‌ از نويسندگان‌ اين‌ است‌ كه‌ حجاب‌، نوعي‌ شعارسياسي‌ است‌كه‌ برخي‌ گروه‌هاي‌ مبارز آن‌را براي‌ خود برگزيده‌اند، اين‌ شعار ربطي‌ به‌ دين‌و شريعت‌ ندارد.

به‌ طور خلاصه‌ مي‌توان‌ گفت‌ تأكيد وسواس‌گونه‌ حكومتگزاران‌ كنوني‌ برحجاب‌ زن‌، تنها ناشي‌ از يك‌ اعتقاد مذهبي‌ نيست‌، بلكه‌ در حال‌ حاضرنمادي‌ است‌ كه‌ همچون‌ اهرمي‌ سياسي‌ در خدمت‌ حفظ‌ مباني‌ زير قرار گرفته‌است‌ ...

محمد سعيد عشماوي‌ نيز همين‌ نظر را دارد و میگوید:

اين‌ عقيده‌ دو بعد دارد، يكي‌ آن‌كه‌ حجاب‌ امر ديني‌ نيست‌  
 
و ديگر آن‌كه‌شعار سياسي‌ برخي‌ گروه‌ها قرار گرفته‌ است‌.
 
پاسخ به شبهه:

نسبت‌ به‌ قسمت‌ اول‌ در مباحث‌ قبل‌ به‌ تفصيل‌ سخن‌ گفتيم‌ و بطلان‌ اين‌عقيده‌ و نظر به‌ اثبات‌ رسيد، بنابراين‌ اگر ريشه‌ ديني‌ دارد و مورد تأكيد و توصيه‌ دين‌ قرار گرفته‌،
 
بخش‌ دوم‌ اين‌ نظر هم‌ باطل‌ است‌.
 
از آن‌ گذشته‌ اگرحجاب‌ امر ديني‌ است‌ چه‌ مانعي‌ دارد كه‌ شعائر ديني‌، شعار سياسي‌ نيزقرارگيرد. اين‌ امر در امور عبادي‌ خالص‌ دين‌ مانند: حج‌، نماز جماعت‌،

نماز جمعه‌ و بسياري‌ از آداب‌ و رسوم‌ مانند: منع‌ از تشبه‌ به‌ كفار در لباس‌ و...نيز رعايت‌ شده‌ است‌.
 
در اين‌ زمينه‌ علامه‌ سيد محمدحسين‌ فضل‌الله سخني‌ نغز دارد وي‌ درپاسخ‌ به‌ همين‌ سؤال‌ گفته‌ است‌:

به‌ طور طبيعي‌ هرگاه‌ جنگ‌ سياسي‌ سختي‌ درگيرد، تمامي‌ عنوان‌ها و قالب‌هاكه‌ از مواضع‌ سخت‌ يك‌ جبهه‌ حكايت‌ مي‌كند براي‌ جبهه‌ ديگر اعلام‌ خطرخواهد بود.
 
از اين‌رو، دولت‌ بزرگي‌ چون‌ فرانسه‌ كه‌ حامي‌ آزادي‌ انسان‌هااست‌، از حجاب‌ اسلامي‌ در مدارس‌ جلوگيري‌ مي‌كند زيرا، جنبش‌ اسلامي‌ را تهديدي‌ براي‌ منافع‌ خود در مغرب‌ عربي‌ مي‌داند.

 شبهه:


5 . خداوند بزرگ‌تر از آن‌ است‌ كه‌ ...

برخي‌ چنين‌ مي‌پندارند كه‌ خداي‌ بزرگ‌ كه‌ همه‌ هستي‌ از آن‌ اوست‌ و به‌انسان‌ها و بندگانش‌ مهربان‌ و رحيم‌ است‌، هيچگاه‌ زني‌ را به‌ خاطر آشكاربودن‌ چند تار مو يا ... به‌ جهنم‌ نمي‌فرستد.

پاسخ به شبهه:

اين‌ سخن‌ گرچه‌، صورتي‌ عاميانه‌ دارد اما مي‌خواهد به‌ يك‌ استنتاج‌ كلامي‌برسد كه‌ چنين‌ سختگيري‌هايي‌ از سوي‌ خداوند نيست‌، ديگران‌ دين‌ خدا راسخت‌ كرده‌ و عرصة‌ حيات‌ را بر بندگان‌ خدا ضيق‌ ساخته‌اند.

به‌ نظر مي‌رسد پاسخ‌ گفتن‌ به‌ اين‌ پرسش‌ چندان‌ دشوار نباشد.
 
زيرا اين‌سخن‌ را در مورد تمامي‌ احكام‌ ديني‌ مي‌توان‌ بر زبان‌ راند.
 
يعني‌ مي‌توان‌ گفت‌خداوند بندگان‌ را به‌ خاطر ترك‌ چند ركعت‌ نماز، يا چند روز روزه‌ خواري‌ ويا ... به‌ جهنم‌ نمي‌برد. و نتيجه‌ اين‌ سخن‌ نوعي‌ اِباحي‌گري‌ در عمل‌ است‌.

گذشته‌ از آن‌، مگر قرآن‌ كتاب‌ الهي‌ و سخن‌ خداوند نيست‌، آيا نبايد به‌سخنان‌ خداي‌ رحيم‌ در نامه‌اش‌ به‌ سوي‌ انسان‌ها گوش‌ فرا داد؟ آيا تهديدهاي‌خداوند در كتابش‌ قابل‌ اعتنا نيست‌؟
 
مگر آن‌كه‌ منكر اصل‌ كتاب‌ شويم‌ كه‌ درآن‌ صورت‌ بحث‌ و استدلال‌ بايد به‌ گونه‌اي‌ ديگر صورت‌ پذيرد.

از سوي‌ ديگر، اگر خداي‌ رحيم‌ زني‌ را به‌ خاطر عرياني‌ چند تار مو به‌جهنم‌ نبرد، آيا اين‌ زن‌، نبايد خواسته‌ مولاي‌ خود را محترم‌ بشمارد؟

انساني‌ كه‌ همه‌ چيزش‌ از پروردگار مي‌باشد، عقل‌ به‌ وي‌ حكم‌ مي‌كند،فرمان‌ها و توصيه‌هاي‌ آفريننده‌ را پاس‌ دارد و در حد توان‌ بدان‌ پايبند باشد.
 شبهه:


6 . حجاب‌، برخاسته‌ از عقده‌هاي‌ جنسي‌ ...برخي‌ مي‌گويند پاره‌اي‌ از قوانين‌ و توصيه‌هاي‌ اخلاقي‌ در باب‌ حجاب‌زنان‌ عقده‌هاي‌ جنسي‌ زمامداران‌ مذهبي‌ است‌.
 
در تحليل‌ يكي‌ از نشريه‌هاي‌خارج‌ از كشور آمده‌ است‌:

واي‌ از آن‌ روزي‌ كه‌ عقده‌هاي‌ بيماري‌ جنسي‌ در سرلوحه‌ دستورهاي‌اخلاقي‌ يك‌ رژيم‌ در آيد. در ايران‌ امروز ما با چنين‌ نابهنجاري‌ هم‌ روبه‌روهستيم‌.

و براي‌ تأييد اين‌ نظريه‌ به‌ حرف‌هاي‌ تحريف‌ شده‌ استناد كرده‌اند.

پاسخ به شبهه:

با توجه‌ به‌ آنچه‌ از متون‌ ديني‌ شاهد آورده‌ شد، اين‌ سخن‌ يك‌ ادعا، بلكه‌يك‌ هياهوي‌ تبليغاتي‌ بيش‌ نيست‌.

 
زيرا اگر به‌ اثبات‌ رسد آيين‌ خدا برمرامي ‌تأكيد داشته‌، پيروان‌ آن‌ آيين‌ در پايبندي‌ به‌ مرام‌ها و دستورها هر انگيزه‌اي‌ راكه‌ دنبال‌ كنند، در ديني‌ بودن‌ آن‌ مرام‌ خدشه‌اي‌ وارد نمي‌سازد.
 
به‌ فرض‌ برخي‌افراد عقده‌هاي‌ جنسي‌ هم‌ داشته‌ باشند اما قبل‌ از اين‌ عقده‌ها اين‌ شريعت‌ بودكه‌ حجاب‌ را از پيروانش‌ خواست‌.

از سوي‌ ديگر چگونه‌ با ذكر يك‌ نمونه‌ مي‌توان‌ يك‌ قاعده‌ ساخت‌؟
 
آيااين‌ روش‌، علمي‌ است‌؟
 
آيا عاقلان‌ همين‌ طريقه‌ را در اثبات‌ آراي‌ خود دنبال‌مي‌كنند؟

بر اين‌ بايد افزود كه‌ اصل‌ اين‌ نقل‌ دروغي‌ بيش‌ نيست‌ كه‌ خارج‌ از مرزهاساخته‌ شده‌ و در همان‌جا ممكن‌ است‌ براي‌ فريب‌ برخي‌، مؤثر افتد.

حاصل‌ آن‌كه‌ اين‌ سخن‌، ادعايش‌، شاهدش‌ و استنتاجش‌، همه‌ بي‌اساس‌است‌.

در پایان باید گفت:
 
نقدهايي‌ بر شبهه های حجاب آورديم اما‌ به‌ جزاین مطلب بازهم جای سخن باقی است که در پست بعد در مورد حد حجاب خواهد آمد ========= ان شا الله
 
 
« منتظر نظرات دیگر دوستان هستیم»

2 - متن سرود، بهاران خجسته باد:

2 - متن سرود، بهاران خجسته باد:
هوا دلپذير شد گل از باغ بر دميد 

پرستو به باز گشت زد نغمه اميد

**********
بجوش آمد است خون درون رگ گياه 
 
بهار خجسته را، با فرّ رسد ز راه

**********

به خويشان به دوستان به ياران آشنا 

به مردان تيز خشم كه پيكار ميكنند

**********

به آنان كه با قلم گواهی درد را به چشم جهانيان پديدار ميكنند!

بهاران خجسته باد    ***  فراوان رسد ز راه
و اين بند بندگی، و اين بار فقر و جهل به سر تا سر جهان،

به هرصورتی كه هست، نگون و گسسته باد (2)


بهاران خجسته باد    ***  فراوان رسد ز راه

۵ - متن سرود، دشمن من:

۵ - متن سرود، دشمن من:

 

بخون در کشی، خاک من، دشمن من

بجوشد، بلند در بلند، گلشن من

 

  تنم گر بسوزی، بتیرم بدوزی، جدا سازی از خصم، سر از تن من

 کجا میتوانی؛ ز قلبم ربایی؛ تو عشق میان من و میهن من

 

من ایرانیم آرمانم شهادت (2)

 تجلی هستی، جان کندن من

 

من آزاده از خاک آزادگانم، گل سرو می پرورد دامن من

نه تسلیم و سازش؛ نه تکریم و خواهش؛ بتازد به نیرنگ تو توسن من

 

کنون روز خلق است، دریای جوشان

 همه خوشه خشم شد، خرمن من (2)

 بلند اخترم، رهبرم، از ره آمد

بهار است و هنگام گل چیدن من (4)

 

۶ - سرود، ملت پناه ارتش ارتش برای ملت

۶ - متن سرود، ملت پناه ارتش ارتش برای ملت


  ملت پناه ارتش  ******   ارتش برای ملت (2)

تا بانگ اشنایی،
****** برخاست نای ملت

بگرفت ارتش ما  ****** در دست لوای ملت

برخواسته بانگ شادی  ******  از غمسرای ملت

دل بشنود ز هر سو  ******  اینک نوای ملت

از ان کران شنیدیم، ****** ارتش برادر ماست

مقام ملت ما    ****** با جان برابر ماست

زير لوای اسلام،  ******  همکار و یاور ماست


رهبر فقید ملت 
******  ارتش لوای ملت

ارتش نهاد ملی است
******   از جمع ما جدا نیست

فرزند ملت ما 
******  با دشمن اشنا نیست

فساد ارتش ما 
******  همراه خلق مانیست

با مدعی بگویید
******  بشنو ندای ملت

ملت پناه ارتش  ****** ارتش برای ملت (4)

3 - متن سرود، نصر من الله:


3 - متن سرود، نصر من الله:


نصر من الله، جاودان هستش لوای تو،

انّا فتحنا، ضامن اجر و بقای تو (2)


*****

ای اكسير پاك  ايزدی

دور از تو هر زشتی و بدی

*****
ای جاذب العهد محمدی

بر ماست فرمان سرمدی

*****
ای سرمايه ی اميد انسانی

ما را گرامی چون دل و جانی

*****

ای جاودان، ای جاودان خورشيد پاينده

آئين ما، ای پرچم توحيد پاينده

*****
ايران ما، ای چشمه جوشان زاينده

قرآن ما، ای راهنمای تا ابد زنده

*****
نصر من الله، جاودان هستش لوای تو،

انّا فتحنا، ضامن اجر و بقای تو(2)


*****
چرخ عدالت را تو محوری

ايمان و وحدت را تو سنگری

*****
چهره ی شهادت را تو زيوری
شهر شهادت را تو معبری

*****
موج آفرين و خشم و طوفانی

آزادی و حق را نگهبانی (2)

*****
در مكتب اسلام، پرورده چون سلمان

از تار و پودت آفرينی آستين و هم دامان

*****
جامه حريرت كرده است نقش پر از ايمان

خون شهيدان می طپد در اين رگ و شريان

*****
نصر من الله، جاودان هستش لوای تو،

انّا فتحنا، ضامن اجر و بقای تو(2)

*****
باشد ره پاكان صراط ما
پاكی طراود از نگاه ما

*****
لطف خدا باشد پناه ما

پيروزی ما، باشد گواه ما

*****
دوريم از دستورات شيطانی

با لطف بی پايان يزدانی

*****
ما چون محمد(ص) رهنمايی بت شكن داريم

ما چون علی(ع) نام آور دشمن شكن داريم

*****
ما پرچم توحيد بر دوش خويشتن داريم

دست شهادت را بسی گلگون كفن داريم *****
نصر من الله، جاودان هستش لوای تو،

انّا فتحنا، ضامن اجر و بقای تو(2)

7 - متن سرود، مرگ بر تو، ای آمريكا:

7 - متن سرود، مرگ بر تو، ای آمريكا:
مرگ بر تو، ای آمريكا (2)

ننگ بر تو، ای آمريكا(2)

ما امت محمد(ص)    *****  اين را برابريم ما

ما همچون سر جدائيم   
*****   همبستگی و وحدت

هست بين ملت ما   
*****  تيغ برنده ايم ما (2)

شير درنده ايم ما (2)  
*****   در ما هراس نيايد

در كار با شهامت (2)   
*****  ما تشنه شهادت

ما مرد انقلابيم (2) 
*****  ما پيرو اماميم (2)

با نهضت حسينی    
*****   جمله خون ميفروشيم (2)

آماده وبگوشيم   
*****    بفرمان خمينی

تيغ برنده ايم ما (2)   
*****   شير درنده ايم ما (2)

در ما هراس نيايد   
*****    در كار با شهامت (2)

ما تشنه شهادت  
*****   ما مرد انقلابيم (2)
مرگ بر تو، ای آمريكا (2)

ننگ بر تو، ای آمريكا(4)

سلام

« ايرانيان غیور! جهاد شبانه روزيتان گرامی باد »

 
 سيزده ، چهارده ساله . وسط عمليات يه دفعه نشست . . .

گفتم  : ((حالا چه وقت استراحته بچه ؟))

گفت : بند پوتينم شل شده ، مي بندم راه مي افتم ..

نشست ولي بلند نشد . هر دو پاش تير خورده بود . براي روحيه ما چيزي نگفته بود ..




8- متن سرود، مرگ بر آمريكا:


8- متن سرود، مرگ بر آمريكا:


دشمن نوع بشر آمريكاست آمريكا  

مرگ بر آمريكا، مرگ بر آمريكا

**************

دشمن علم و هنر آمريكاست آمريكا  

مرگ بر آمريكا، مرگ بر آمريكا

**************


دشمن اصلی ما آمريكاست آمريكا   

 مرگ بر آمريكا، مرگ بر آمريكا

**************
دشمن صلح و صفا آمريكاست آمريكا   

 مرگ بر آمريكا، مرگ بر آمريكا

**************

دشمن روی زمين آمريكاست آمريكا   

  مرگ بر آمريكا، مرگ بر آمريكا

**************

دشمن مستضعفين آمريكاست آمريكا   

 مرگ بر آمريكا، مرگ بر آمريكا

**************

دشمن آئين و دين آمريكاست آمريكا   

 مرگ بر آمريكا، مرگ بر آمريكا

**************
دشمن راه امام آمريكاست آمريكا  

 مرگ بر آمريكا، مرگ بر آمريكا

**************
دشمن ما، يك كلام آمريكاست آمريكا   

  مرگ بر آمريكا، مرگ بر آمريكا

9 - متن سرود، دل آسمان

9 - متن سرود، دل آسمان: ( برای نيروی هوائی)
دل آسمان جايگاه من است   

دل آسمان جان پناه من است


دل پاك حق، جان پناه من است (2)

*****
به هر جا كه رو در خروشم اگر 

اذان غروب، صبگاه من است

*****

هراسی ندارم زطوفان نوح  

علی مرد حق چون كه شاه من است (2)

*****

بگردم همی سوی خورشيد و ماه  

رسول خدا نور ماه من است (2)

*****

نگردد خسوفی در اين آسمان  

 رسول خدا راه كشای من است

*****

تو آسوده باش و نترس از عدو  

  عدو در هراس از نگاه من است

*****

در اين آسمان مرغ شوم غريب  

 اگر ديده شد از گناه من است

*****

نبينی تو هرگز گناهی زمن   

 كه تاريخ ايران گواه من است

*****

تو آزده از مكر دشمن مشو   

 كه دشمن كشی رسم و راه من است

*****

در اين راه شهادت مرا آرزوست   

  شفای دل از رو سياه من است (2)

10 - متن سرود، يك پيام...:


10 - متن سرود، يك پيام...:
يك پيام ...(2) بشنو از گلوی خون فشان كربلا

يك پيام ...(2) بشنو از شهيد تشنه كام نينوا (2)

نغمه حسيـن ....، ميرسد به گوش(2)
من شديم شهـيد....، تا كه دين پاك حق رسد به تو (2)

پاسدار باش .... *****  اين زمان رسيده پاسداريش بتو(2)
كل يوم عاشورا .... *****  كل عرض كرببلا (2)

روزگار توست عاشورا   ***** سر زمين توست كرببلا (2)

گر كه تو شيعه ای جان...، به راه حق

پای خود گذار جان پای ما


راه ما كنون راه خمينی است   ***** ميدان يقين خمينی حسينی است (2)

يك پيام ...(2)
يك پيام ...(2) بشنو از خمينی آن نائب الامامچ

يك پيام ...(2) بشنو از خمينی آن رهبر قيام
حجت من است بر شما تمام (2)
متحد شويد  ....،   *****   تا كه اتحادتان دهد نجاتتان (2)

با هم شويد....،   *****   كين زمان دگر نشايد اختلاف ها(2)

حجت من است بر شما تمام   *****  تفرقه ...(2) ميكند هلاكتان (2)
كل يوم عاشورا .... ***** كل عرض كرببلا (2)


روزگار توست عاشورا   ***** سر زمين توست كرببلا (2)


بين چگونه خواب غفلتت ربوده است؟! (3)

يك پيام ...(2) بشنو از گلوی خون فشان كربلا

يك پيام ...(2) بشنو از شهيد تشنه كام نينوا (2)

شعارهای انقلاب اسلامی (2)

بسم الله الرحمن الرحيم

در ايام انقلاب يكی از مطالب مهمی كه رخ داد اتحاد و همبستگی تمامی اقشار و صنف ها و گروهای ايرانی بود.

اعتصاب عمومی كار شاه و دولت را فلج كرده بود و البته ملت هم در رنج و فشار زيادی بودند اما آنان تصميم گرفته بودند كه حكومت پهلوی را با هر قيمتی كه شده سرنگون كنند و بجايش حكومت اسلامی به پا كنند

پس به اين تصميم خود پافشاری كردند تا پيروز شدند

 
* شعار:

دسته اول:

حكومت اسلامی ايجاد بايد گردد * اين شاه آمريكايی اعدام بايد گردد!

دسته دوم:   

مزدور آمريكايی اخراج بايد گردد * زندانی سياسی آزاد بايد گردد!

دسته اول:

يكّه ابر مرد دين، مظهر اسماء الله (2)

مجاهد راه حق، خمينی روح الله

گفته او اين چنين، ايها المسلمين *  پيروزی از ماست (2)

دسته دوم:   

ضامن آيات حق، خون شهيدان ماست (2)

اگر مسلمانيم ما، ز نهضت روح الله است

مرگ بر پهلوی، نوكر اجنبی * پيروزی از ماست (2)

هر حادثه ای موجب بيشتر شدن خشم و انزجار مردم و از طرف ديگر اتحاد و انسجام بيشتر ميشد

بعد از 13 آبان و كشتار عظيم دانشجويان و دانش آموزان .....!!!!

 
* شعار:

دسته اول:

كشتار دانشجويان، به دست شاه جلاد (2)

خواسته ی آنان بوده، برچيدن استبداد

بهترين تسليت بر پدر و مادران * مرگ بر شاه (2)

دسته دوم:   

جوانان دانشگاه، به خاك و خون افتادند (2)

صورت خود را بر خاك و خون بنهادند

بهترين تسليت بر پدر و مادران * مرگ بر شاه (2)

دسته اول:

از ظلم شاه جلاد، خون از زمين ميجوشد (2)

هركس بود مجاهد، در راه دين ميكوشد

ميكنيم جان فدا، ميدهيم اين ندا * مرگ بر شاه (2)

دسته دوم:   

در ارتش روح الله، ما همگی سربازيم (2)

مردم آزادی خواه، مجاهد و جانبازيم (2)

ميكنيم جان فدا، ميدهيم اين ندا * مرگ بر شاه (2)


شاه خائن جناياتش روز به روز بيشتر ميشد!

درهای سينما ركس آبادان بستند و بعد آن را به آتش كشيدند و بسياری را زنده زنده سوزاندند

همين ماجرا در مسجد جامع كرمان نيز اتفاق افتاد

مردم سراسر ايران خشمگين  فريا ميزدند:

 
* شعار: 
دسته اول:

ركس آبادان را، جامع كرمان را، شاه به آتش كشيد! شاه به آتش كشيد!

دسته دوم:   

كتاب الله را، مسجد كرمان را، شاه به آتش كشيد! شاه به آتش كشيد!


همه با هم با خشم و نفرت:

* ميكشم! ميكشم! آنكه برادرم كشت

* شاه تو را ميكشيم! بخاك و خون ميكشيم!

* ای قاتل مرگت باد! ای جلاد ننكت باد!

* تا شاه كفن نشود، اين وطن وطن نشود!

* پنجاه سال خيانت! پنجاه سال جنايت

* اين شاه آمريكايی، اعدام بايد گردد * مزدور آمريكايی نابود بايد گردد

* به فرمان خمينی، به عزت شهيدان، شاه تو را ميكشيم، به خاك و خون ميكشيم

ادامه دارد

مصیبت و انحراف بعد از رسول خدا (ص)

بسم الله الرحمن الرحیم
 
سوالی ذهن همه را مشغول کرده است!

امت رسول (ص) بعد از او دچار چه مصیبتی میشوند؟!

و یا بهتر بپرسیم که چرا دچار مصیبت و انحراف میشود؟!

و اما جواب:

قرآن کریم منحصر به یک عصر و زمان خاص و یک مملکت و یک طایفه نیست

 قرآن کامل است و مخصوص تمامی ادیان و ملتها و قرنهاست.

 مسلماً در چنین کتابی خداوند هم به بعد از رسول مکرم اسلام اشاره کرده است و هم

راهکار برای آن گذاشته است

 به نظر من خداوند خیلی روشن بیان فرموده که اگر نبی مکرم اسلام از بین امت

رخت بربندد چه خواهد شد؟!

 ابتدا یک آزمون گذاشت! جنگ احد!

عده ای از نفاقگران در این جنگ شایع کردند که حضرت رسول(ص)  کشته شده بلافاصله

همه  شروع کردند به فرار و در حین فرار هم  بعضی ها که نامشان هم در تاریخ آمده

فریاد میزدند محمد کشته شده هرکس به کیش خود( بت پرستی ) برگردد.....!

 عده ای  بسیار معدود هم در کنار رسول خدا تا پای جان فداکاری کردند تا جان حضرت

 را در آن آشفته بازار نجات دادند که شکر خدا نام آنها هم در تاریخ آمده است!

 از این جهت است که خداوند بارها فرموده در زمین گردش کنید و در حوادث بیندیشید

تا بدانید چه اتفاقاتی افتاده است.

در حقیقت این یک آزمایش خداوند بود تا امت را بیازماید که اگر روزی حضرت(ص)

وفات کند  و یا کشته شود چه کسانی به دین باقی می مانند  و چه کسانی از دین میگریزند

و یا نفاق ایجاد میکنند.

 قرآن کریم بیانگر تمام حقیقت است:   آل عمران

 و [در نبرد احد] قطعا خدا وعده خود را با شما راست گردانید

آنگاه که به فرمان او آنان را مى‏کشتید تا آنکه سست ‏شدید

و در کار [جنگ و بر سر تقسیم غنایم] با یکدیگر به نزاع پرداختید

و پس از آنکه آنچه را دوست داشتید [یعنى غنایم را] به شما نشان داد نافرمانى نمودید

برخى از شما دنیا را و برخى از شما آخرت را مى‏خواهد

سپس براى آنکه شما را بیازماید از [تعقیب] آنان منصرفتان کرد

و از شما درگذشت و خدا نسبت به مؤمنان با تفضل است (152)

[یاد کنید] هنگامى را که در حال گریز [از کوه] بالا مى‏رفتید

و به هیچ کس توجه نمى‏کردید

و پیامبر شما را از پشت‏ سرتان فرا مى‏خواند

پس [خداوند] به سزاى [این بى‏انضباطى] غمى بر غمتان [افزود]

تا سرانجام بر آنچه از کف داده‏اید و براى آنچه به شما رسیده است اندوهگین نشوید

و خداوند از آنچه مى‏کنید آگاه است (153)

و جالب اینست که خداوند چند آیه قبلش به همین موضع بعد از نبی مکرم اسلام اشاره دارد

و بعد میفرماید و یاد آورید!! یعنی در حقیقت خداوند میفرماید یکبار چنین اتفاق افتاده

و بازهم تکرار شدنیست!!

قرآن  چنین بیان میکند دقت بفرمائید:

و محمد جز فرستاده‏اى که پیش از او [هم] پیامبرانى [آمده و] گذشتند نیست

آیا اگر او بمیرد یا کشته شود از عقیده خود برمى‏گردید

و هر کس از عقیده خود بازگردد هرگز هیچ زیانى به خدا نمى‏رساند

و به زودى خداوند سپاسگزاران را پاداش مى‏دهد (144)

 خداوند خیلی آشکار فرموده که وقتی حضرت وفات کند امت او چگونه خواهند بود چنانچه

 پیش از آن  شما را آزمودیم و فقط شایعه مرگ  حضرت همه شما را به سوی ارتداد و

 گمراهی  کشاند!!

 مستندات تاریخ هم بیانگر آنست که نبی مکرم اسلام نیز به این امر متذکر میشدند:

رسول خدا (ص) فرمودند:

می گویم (در روز قیامت) اصحابم را به کجا می برید؟

گفته می شود: به خدا به سوی جهنم!

 پس من می گویم: بار الها! اینان اصحاب من هستند!

گفته می شود: تو نمی دانی که پس از وفاتت چه بدعت ها گذاشتند.

از لحظه ای که از آن ها جدا شدی همچنان مرتد شدند و به جاهلیت بازگشتند!

 مسلم ج ۷ ص ۶۶.

بخاری ج ۷ ص ۲۰۹ و ج ۴ ص ۹۴.

خداوند خود فرموده که امت به ارتداد خواهد رسید و بدبخت و نابود خواهد شد

و سپس باز آینده ای دورتر را بیان فرموده و تاکید کرده که وقتی امت به ارتداد برسد

چه خواهد شد 

و آن روز همین  امروز است !!!

توجه بفرمائید!!  سوره مائده:

 اى کسانى که ایمان آورده‏اید هر کس از شما از دین خود برگردد به زودى خدا گروهى [دیگر] را مى‏آورد که آنان را دوست مى‏دارد

و آنان [نیز] او را دوست دارند [اینان] با مؤمنان فروتن [و] بر کافران سرفرازند

در راه خدا جهاد مى‏کنند و از سرزنش هیچ ملامتگرى نمى‏ترسند

این فضل خداست آن را به هر که بخواهد مى‏دهد و خدا گشایشگر داناست (54)

آری؛ آن روز، امروز است!!

امروز دیگر از آن همه اقتدار و قدرت عرب جز پوشالی نمانده است و آوازه آنهمه

فتوحات و شجاعت ها و حماسه ها بیشتر  به افسانه ها شبیه است!

امروز دیگر از آنهمه شکوه و شوکت اسلام و مسلمانی نمانده و فقط کعبه و حج و یک سری

اعمال سنتی بی حاصل و بدون شکوه و عظمت باقی مانده و در حقیقت دیگر از اسلام

جز نام و پوسته ای نمانده!

امروز دیگر هیچ ملت و دولتی ،از اعراب و نام  اعراب و اسلام اعراب ،هراسی ندارند

 آن شیر شتر خوردگان پشمینه پوش بیابانگرد شیرافکن مار کش کجایند و چه شدند؟

آن شاعران و عالمان و مقدسان اعراب کجایند و چه شدند؟

همین خواری و خفت و ذلت و  نابودی اعراب خود بیانگر آن است که خداوند وعده ای

داده بود همانا وعده الهی حق است و تحقق میپذیرد.

چه سندی بهتر و روشن تر از این که اکنون خداوند این اقتدار و عظمت را به ملت شریف

 عجم داده است و امروز ملل کفر  دیگر از نام شیعه و ایران به وحشت می افتند و از

 اسلامی شیعی در حیرت میشوند و سعی در نابودی این اسلام را دارند.

این بزرگترین مدرک ارتداد بعد از نبی مکرم اسلام است و جای هیچ ردخوری هم

ندارد که بگوئیم افسانه است و دروغ است!!

خداوند فرمود: هر کس از شما از دین خود برگردد به زودى خدا گروهى [دیگر] را

مى‏آورد که آنان را دوست مى‏دارد....

آنچه عیان است چه حاجت به بیان است؟

اگر مسلمین بعد از نبی مکرم اسلام از دین بر نمی گشتند چه دلیلی داشت که خداوند

اقتدار و عظمت را از آنها بگیرد و خوار جهانیان شوند به طوری که این همه کفر در جهان

 و ظلم به اعراب قدرت اعتراض هم ندارند چه رسد به جهاد و مبارزه..........

ولی اکنون ایران برای چه شایستگی آن را پیدا کرده که جای گزین اعراب شود؟

برای پایبندی به این آیات خداوند:  سوره مائده:

 إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ ﴿55﴾

وَمَن یَتَوَلَّ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ ﴿56﴾

و کسی که ولایت خدا و رسول خدا و ائمه او را پذیرفت و زیر پرچم او در امد به یقین

پیروز و سربلند است!

 آری؛ آنروز، امروز است و خداوند دوست دارد کسانی را که به این آیه ها پایبند هستند

 هشدار به دوستان:

اگر به این عقیده خود همچنان راسخ و استوار بمانیم و از سرزنش منافقان و کفار و

جاهلان هراس به دل راه ندهیم و فریب حیله گران و دشمنان  را نخوریم از حزب  پیروزیم

  همانا وعده الهی حق است و تحقق می پذیرد

 وعده الهی حق است و تحقق می پذیرد

 وعده الهی حق است و تحقق می پذیرد

ولی اگر خدای ناکرده ما هم شامل این آیه شویم:

هر کس از شما از دین خود برگردد به زودى خدا گروهى [دیگر] را مى‏آورد که آنان را

 دوست مى‏دارد...

به یقین به سر ما هم آن خواهد آمد که به سر اعراب جاهل مسلمان شده به جهل باز گشتۀ

 مرتد بدعت گذارآمد

 خدایا شکر بخاطر چنین فضل بزرگی که نصیب ما شیعیان کردی

 خدایا ما را از شایستگان درگاه قرار بده

 آمین

جايگاه حجاب در قرآن كريم:

بسم الله الرحمن الرحيم

با اجازه دوستان اين بخش را ميخواهم متفاوت با پست هاي قبل بگذارم.

 
« بحث حجاب زن و ارزش وجودی زن در دين مبين اسلام »

پاسخ به 3 شبهه كج فهمان بيدين كه هرچه به مغز ناقصشان مي آيد به دين ميبندند!


1 . آية‌ حجاب‌

در آية‌ 53 سورة‌ احزاب‌ قرآن‌ كريم‌ آمده‌ است‌ كه‌:

يا ايها الذين‌ امنوا ... اذا سَاَلْتُموهُن‌َّ مَتاعاً فسألوهن‌َّ مِن‌ْ وَر'آءِ حجاب‌ٍ...

اي‌ كساني‌ كه‌ ايمان‌ آورده‌ايد... هنگامي‌ كه‌ از زنان‌ پيامبر(ص) از موردي ‌سؤال‌ مي‌كنيد مستقيماً رو به‌ رو نشويد و از پشت‌ حجابي‌ اين‌ كار را انجام‌ دهيد...


شبهه:

كج فهمان علوم قرآني ميگويند:

اين‌ حكم‌ به‌ زنان‌ پيامبر مختص‌ است‌ وساير زنان‌ مسلمان‌ مشمول‌ اين‌ دستور نمي‌باشند.

پاسخ به شبهه:

در آية‌ حجاب‌ (احزاب‌ (33): 53) كه‌ به‌ مؤمنان‌ دستور مي‌دهد با زنان‌پيامبر از وراي‌ حجاب‌ سخن‌ گفته‌ شود اين‌ علت‌ پس‌ از آن‌ ذكر مي‌شود:

ذلكم‌ اطهر لقلوبكم‌ و قلوبهن‌ ...          

... اين‌ عمل‌ به‌ پاكي‌ قلب‌ شما و آنان‌ نزديك‌تر است‌... .

اين‌ قاعده‌ و علت‌، عموميت‌ دارد و ويژة‌ زنان‌ پيامبر نيست‌. آيا مي‌توان‌ گفت‌ خداوند طهارت‌ و پاكي‌ را براي‌ زنان‌ پيامبر خواسته‌ و از ديگران‌ دريغ‌ مي‌كند؟

آيا مي‌توان‌ گفت‌ طهارت‌ و پاكيزگي‌ روان‌ براي‌ مردان‌ و زنان‌ آن‌دوره‌ مطلوب‌ بوده‌، اما امروز مطلوب‌ نيست‌.

از اين‌ رو، اين‌ دستور عموميت‌دارد. البته‌ براي‌ زنان‌ پيامبر به‌ جهت‌ موقعيت‌ اجتماعي‌ آنان‌ شديدتر است‌.

و بايد توجه‌ داشت‌ كه‌ سخن‌ گفتن‌ از وراي‌ حجاب‌ به‌ معناي‌ حبس‌ زنان‌ درخانه‌ نيست‌ و همچنين‌ مربوط‌ به‌ پوشش‌ به‌ معناي‌ نوع‌ لباس‌ هم‌ نمي‌باشد بلكه ‌يك‌ سنت‌ خانوادگي‌ را بيان‌ مي‌دارد كه‌ مردان‌ وارد جايگاه‌ زنان‌ نشوند.

و اگرخواسته‌اي‌ از آنان‌ داشتند از پشت‌ ديوار تقاضا كنند.

به‌ تعبير ديگر درمكاني‌ كه‌ زنان‌ زندگي‌ مي‌كنند و به‌ طور طبيعي‌ پوشش‌ رسمي‌ به‌ تن‌ ندارند نبايد سرزده‌ وارد شد، بلكه‌ بايد از پشت‌ در يا ديوار با آنان‌ ارتباط‌ برقراركرد.

بلي‌ اگر لباس‌ و پوشش‌ رسمي‌ به‌ تن‌ كنند و از آن‌ مكان‌ بيرون‌ آيند، ديگرمنعي‌ در كار نيست‌.

لذا صحابة‌ پيامبر از زنان‌ وي‌ مسأله‌ مي‌پرسيدند و پيامبرزنانش‌ را در جنگ‌ها همراه‌ خويش‌ مي‌برد و ... اين‌ها همه‌ شاهد است‌ كه‌مقصود از پرسش‌ از وراي‌ حجاب‌ چيست‌؟
 
فاسکتو

2 . آية‌ خمار

در آيه‌ 31 سورة‌ نور مي‌فرمايد:

قل‌ للمؤمنات‌... ولْيَضْرِبْن‌َ بِخُمُرِهِن‌َّ علي‌ جُيُوبِهِن‌َّ... .

به‌ زنان‌ مؤمن‌ بگو...كه‌ بايد سينه‌ و بر و دوش‌ خود را با مقنعه‌ بپوشانند...

منظور آيه‌ اين‌ مي‌باشد كه‌ به‌ زنان‌ دستور مي‌دهد خمار(روسري‌) خود را پشت‌ سر نينداخته‌ بلكه‌ با آن‌ گردن‌ و بالاي‌ سينة‌ خود را بپوشانند.

شبهه:

كج فهمان علوم قرآني ميگويند:

در عصر پيامبر زنان‌ پارچه‌ به‌ سر كرده‌ و دو طرف‌ آن‌ را به‌ پشت‌ سرمي‌انداختند به‌ گونه‌اي‌ كه‌ گردن‌ و بالاي‌ سينة‌ آن‌ها آشكار بود.

براي‌ آن‌ كه ‌فارقي‌ بين‌ زنان‌ مؤمن‌ و غير مؤمن‌ باشد خداوند دستور داد زنان‌ مؤمن‌ پارچه ‌را كه‌ بر سر كرده‌ بر جلوي‌ بدن‌ خويش‌ رها سازند تا از پوشش‌ ممتازي‌برخوردار گردند.

پس‌ اين‌ دستور دائمي‌ نيست‌، بلكه‌ به‌ دوراني‌ برمي‌گردد كه‌جداسازي‌ زنان‌ اين‌ وضع‌ را طلب‌ مي‌كرده‌ است‌.

پاسخ به شبهه:

در پاسخ‌ بايد گفت‌ اين‌ آيه‌ در آغاز، زنان‌ را فرمان‌ مي‌دهد كه‌ از نگاه‌ خود بكاهند، پاكدامن‌ باشند و زينت‌هاي‌ غير آشكار را بپوشانند و خمار را برگردن‌ و بالاي‌ سينه‌ رها كنند. همان‌گونه‌ كه‌ مشابه‌ اين‌ دستورها به‌ مردان‌ داده‌ شد، كه ‌از نگاه‌ خود بكاهند و پاكدامني‌ پيشه‌ كنند.

با اين‌ سياق‌‍، آيه‌ درصدد تعديل‌عرف‌ نيست‌، بلكه‌ فرماني‌ است‌ به‌ مردان‌ و زنان‌ در خود نگهداري‌ و پاكدامني‌.البته‌ نسبت‌ به‌ زنان‌ دو دستور ويژه‌ هم‌ صادر شده‌ يكي‌ پوشيدن‌ زينت‌هاي ‌پنهان‌ و ديگري‌ كيفيت‌ برسرانداختن‌ خمار.

با اين آيه ميتوان گفت كه چادر بهترين حجاب است در عصر حاضر

 
فاسکتو

3 . آية‌ جلباب‌

در آية‌ 59 سورة‌ احزاب‌ آمده‌ است‌ كه‌:

يا ايها النبي‌ قل‌ لِاَزواجك‌ و بناتك‌ و نساء المؤمنين‌ يدنين‌ عليهن‌َّ من‌ جلابيبهن‌ّ، ذلك‌اَدني‌' ان‌ يُعْرَفْن‌َ فَلايُؤذَيْن‌َ و كان‌ الله‌ غفوراً رحيماً.

اي‌ پيغمبر به‌ زنانت‌ و دخترانت‌ و زنان‌ مؤمنين‌ بگو چادرهاشان‌ را برروي‌ها و بدن‌هاشان‌ فرو پيچند كه‌ اين‌ كار براي‌ اين‌ كه‌ (به‌ عفت‌) شناخته‌ شوند تا از تعرض‌ و جسارت‌ (هوس‌رانان‌) آزار نكشند برآنان‌ بسيار بهتر است‌ وخدا آمرزنده‌ و مهربان‌ است‌.

شبهه:

كج فهمان علوم قرآني مي‌گويند:

در اين‌ آيه‌ خداوند به‌ پيامبر دستور مي‌دهد كه‌ به‌ همسران‌ و دختران‌ و زنان ‌مؤمن‌ فرمان‌ دهد كه‌ جلباب‌ خود را (پارچه‌اي‌ كه‌ تمام‌ بدن‌ را مي‌پوشاند = چادر) به‌خود گيرند تا شناخته‌ نشوند و مورد اذيت‌ و آزار قرار نگيرند.

به‌ تعبير ديگراين‌ آيه‌ مي‌گويد زنان‌ مؤمن‌ و آزاد از اين‌ پوشش‌ استفاده‌ كنند تا با كنيزان ‌تفاوت‌ داشته‌ باشند.

در اين‌ آيه‌ حكم‌ پوشش‌ معلل‌ است‌ به‌ جملة‌ «ذلك‌ ادني‌ان‌ يعرفن‌ فلايؤذين‌» بنابراين‌ در عصر حاضر كه‌ مسألة‌ بردگي‌ از ميان‌ رفته‌، اين‌ حكم‌ نيز منتفي‌ مي‌شود.

پاسخ به شبهه:

حق‌ آن‌ است‌ كه‌ آيه‌، تفسيري‌ ديگر نيز دارد كه‌ با اصول‌ قرآني‌ سازگاراست‌.

زيرا طبق‌ تفسير پيش‌گفته‌، زنان‌ آزاد بايد خود را بپوشانند تا مورد اذيت‌ قرار نگيرند و مفهومش‌ آن‌ است‌ كه‌ اگر كنيزان‌ مورد اذيت‌ قرار گيرند منعي‌ در ميان‌ نيست‌.

با اين‌كه‌ اذيت‌ و آزار نسبت‌ به‌ كنيز و آزاده‌ ناروا است‌ وتفاوتي‌ در ميان‌ نيست‌،

اما تفسير ديگري‌ كه‌ از آيه‌ مي‌شود، اين‌ است‌ كه‌ زنان‌پيامبر و زنان‌ مؤمن‌ خود را بپوشانند تا از اين‌ طريق‌ به‌ عنوان‌ زناني‌ نجيب‌ وعفيف‌ شناخته‌ شوند و بيماردلان‌ به‌ آنان‌ طمع‌ نكنند.

بنابراين‌ در اين‌ فراز، قاعده‌اي‌ كلّي‌ بيان‌ شده‌ كه‌ زن‌ مسلمان‌ چنان‌ رفت‌ و آمد كند كه‌ علايم‌ وقار و عفاف‌ از او هويدا باشد.
 
فاسکتو

در اين‌ جاست‌ كه‌ ضرورت‌ حجاب‌ و چادر خود را مي‌نماياند.

و اين آيه بيانگر آن است كه زنان مومنه و محجبه هرچه حجابشان كاملتر باشد نشان از نجابت بيشتر آنان است.

نقدهايي‌ بر شبهه حجاب آورديم اما بايد گفت‌ به‌ جز اين‌ها آيات‌ ديگري‌ نيز برحجاب‌ دلالت‌ دارد كه در بخش نظرات خواهم آورد.


ان شا الله

عصمت انبياء و اولياء خدا!

بسم الله الرحمن الرحيم

سلام

در مبحث جديد ميخواهم پيرامون عصمت انبياء و اولياء خدا باب سخن باز كنم:

چطور است؟


دوستان! به نظر شما « عصمت » چيست؟!


و آيا انبياء و اولياء خدا داراي « عصمت » بودند يا نه؟!


براي پاسخ به اين سوال به قرآن كريم مراجعه ميكنيم كه قرآن به تنهايي براي پاسخ به هر سوالي كافيست!


البته براي اهل تدبر و فهم!


نكته مهم:

ابليس هيچ گونه سلطه اى بر جانشينان خدا در زمين ندارد


خداوند سبحان در سوره حجر - در گفت . گويى كه با ابليس دارد - مى فرمايد:
تو (= ابليس ) بر بندگان مخلص من هيچ گونه چيرگى ندارى .

متن گفت و گو چنين است :


قال رب بما اغويتنى لازينن لهم فى الارض و لاغوينهم اجمعين

الا عبادك منهم المخلصين

قال ... ان عبادى ليس لك عليهم سلطن الامن اتبعك من الغاوين


(ابليس ) گفت : پروردگارا! حال كه مرا (بوسيله او) گمراه ساختى ، در زمين براى آنها جلوه گرى كرده ،

و همه آنها را گمراه مى كنم


مگر بندگان مخلصت را

فرمود:... تو هيچگونه سلطه اى بر بندگان من ندارى مگر بر گمراهانى كه پيرويت كنند


خداوند در بيان داستان يوسف و زليخا و چگونگى حفظ و نگهدارى بندگان مخلص خود از اغواى شيطان نيز، مى فرمايد:


و لقد همت به وهم بهالو لا ان رء ابرهن ربه كذلك لنصرف عنه السوء و الفحشاء انه من عبادنا المخلصين

آن زن قصد يوسف كرد، و يوسف نيز، اگر برهان پروردگارش را نديده بود، قصد وى مى كرد. اينچنين كرديم تا بدى و زشتى را از وى دور سازيم كه او از بندگان مخلص ما بود. (يوسف / 24)


{« عصمت » از شرايط « امامت » است }


چنانكه خداى سبحان در بيان گفت و گوى خود با ابراهيم - عليه السلام - در سوره بقره مى فرمايد:


و اذا بتلى ابرهيم ربه بكلمات فاتمهن قال انى جاعلك للناس اماما قال و من ذريتى قال لاينال عهدى الظالمين


و هنگامى كه پروردگار ابراهيم او را با بلاهايى امتحان كرد و وى همه را به انجام رسانيد، فرمود:


من تو را امام و پيشواى مردم قرار دادم ، گفت : از نسل و ذريه من هم ، فرمود: عهد و پيمان من به ستمكاران نخواهد رسيد. (بقره /124)


و در سوره انبياء مى فرمايد:


و جعلنهم ائمه يهدون بامرنا...


و آنان را امامانى قرار داديم كه به فرمان ما راه نمايند... (انبياء / 73)


و در همين سوره (= انبياء) برخى از آنان مانند: نوح ، ابراهيم ، لوط، اسماعيل ، ايوب ، ذاالكفل ، يونس ، موسى ، هارون ، داود، سليمان ، زكريا، يحيى و عيسى - عليه السلام - را نام برده است .


و در ميان كسانى كه آنان را - در اين سوره - به امامت توصيف كرده : نبى و رسول و وزير و وصى ، همه آمده است .


بنابراين ، آشكارا در مى يابيم كه خداوند متعال شرط امام بودن را، ظالم نبودن قرار داده است .


خداوند سبحان امام را خليفه خود در زمين معرفى كرده است .


چنانكه در خطاب به داود - عليه السلام - مى فرمايد:


يا داود انا جعلنك خليفه فى الارض

اى داود: ما تو را خليفه اى در زمين قرار داديم . (ص /26)


و در بيان معرفى آدم - عليه السلام - به فرشتگان مى فرمايد:


و اذ قال ربك للملئكه انى جاعل فى الارض خليفه ...

و هنگامى كه پروردگارت به فرشتگان گفت : من در زمين خليفه اى قرار مى دهم . (بقره / 30)



{ تاويل و معناى آيات }


در آياتى كه گذشت ، ابليس به پروردگار عالميان گفت :


خدايا! حال كه مرا لعنت كرده و از رحمت خويش دورم ساختى ، كارهاى زشت مردم دنيا را در نظرشان زيبا جلوه مى دهم ، او اين تهديدش را نيز، عملى كرد.


چنانكه خداى سبحان در سوره نحل آيه (63) مى فرمايد:


لقد ارسلنا الى امم من قبلك فزين لهم الشيطان اعمالهم

ما به سوى امت هاى پيش از تو نيز، رسولانى فرستاديم ولى شيطان اعمال (زشت ) آنها را در نظرشان زيبا جلوه داد.


و در سوره انفال آيه (48) فرموده :


و اذ زين لهم الشيطان اعمالهم و قال لا غالب لكم اليوم ...


و هنگامى كه شيطان اعمال (زشت ) آنها را در نظرشان زيبا جلوه داد و گفت : امروز هيچ كس بر شما چيرگى ندارد...


و در سوره نمل آيه (24) فرموده :


... يسجدون للشمس من دون الله و زين لهم الشيطان اعمالهم فصدهم عن السبيل

خورشيد را به جاى خدا سجده مى كنند، و شيطان اعمال (زشت ) آنها را در نظرشان زيبا جلوه داده و آنها را از راه راست باز داشته است .


بارى ، شيطان گفت :


كارهاى (زشت ) مردم را در ديدشان زيبا و همه را گمراه مى كنم مگر بندگانى را كه تو براى خود برگزيده اى .


و خداوند در پاسخش فرمود:


تو هيچ گونه سلطه و چيرگى ندارى مگر بر كسانى كه پيرويت كنند: فروشدگان ضلالت و گمراهى .


خداوند، همچنين با بيان پاره اى از حالات مخلصين در طى داستان يوسف عليه السلام و زليخا، ما را از استوارى مخلصين در برابر گناه و تمايلات نفسانى آگاه كرد و فرمود:


و لقد همت به و هم بها لولا ان راى برهان ربه


آن زن قصد يوسف كرد و يوسف نيز، اگر برهان پروردگارش را نديده بود، قصد وى مى كرد. و اين در خانه اى بود كه زليخا آن را براى يوسف آماده و از ديگران خالى كرده بود.


زليخا ملكه مصر و مالك يوسف - عليه السلام - مصمم شد تا از يوسف كام ستاند. و يوسف - عليه السلام - نيز، اگر برهان پروردگارش را نديده بود، يا تصميم بر كشتن او مى گرفت و يا مصمم بر فحشاء مى شد كه مقتضاى طبيعت و جوانى و عزوبت او بود:

جوانى در اوج حركت به سوى كمال مردى با ملكه اى در اوج شهوت و رفاه و انوثيت در خانه اى خالى از اغيار!


ولى يوسف - عليه السلام - برهان پروردگارش را ديد و عفت ورزيد.


آرى ، او از كسانى بود كه خداوند آنان را براى خود خالص و برگزيده است .


حال با توجه به اينكه انبياء و اولياء خدا هم انسانهايي هستند مثل ما داراي غرايض جسماني و شهواني!

و با توجه به اينكه آنان هم مثل ما آزاد هستند تا هر راهي كه بخواهند برگزينند ضلالت و شقاوت يا سعادت و رستگاري!!

و با توجه به اينكه خداوند تمامي انسانها را مورد آزمايش قرار ميدهد تا ميزان استواري آنان را در دين و خدا پرستي بسنجد

و با توجه به اينكه مسلم آزمايشات انبياء و اولياء خدا بسي سختر و مهم تر از ازمايشات ديگر بندگان خداي خداست

با توجه به همه آنچه كه عرض شد، ايا اين نشانه ي عصمت انبياء و اولياء خدا نيست؟!

شيطان نميتواند بر قلب آنان تسلط داشته باشد،

اما بسيار سرسختر روي آنان نقشه پياده ميكند پس ايمان و تقواي موجب ميشود  از گناه و خطا بري باشند


نظر شما چيست؟!